بهونه خلقت |
اجاره هست به خانومتان نگاه کنم؟
...جوان خیلی آرام و متین به مرد نزدیک شد و با لحنی مؤدبانه گفت: ببخشید آقا! من میتونم یه کم به خانوم شما نگاه کنم و لذت ببرم؟ مرد که اصلا توقع چنین حرفی را نداشت و حسابی جا خورده بود،مثل آتشفشان از جا در رفت و میان بازار و جمعیت، یقه جوان را گرفت و عصبانی، طوری که رگ گردنش بیرون زده بود، او را به دیوار کوفت و فریاد زد: مردتیکه عوضی، مگه خودت ناموس نداری... {...} میخوری تو و هفت جد آبادت، خجالت نمیکشی؟ [ یکشنبه 90/4/19 ] [ 3:42 عصر ] [ فاطمه ]
|
|
[ طراحی : نایت اسکین ] [ Weblog Themes By : night skin ] |