سفارش تبلیغ
صبا ویژن

بهونه خلقت

امام باقر علیه السلام با بیشتر حاکمان زمان خود مناظره کرد و در همه آنها ولایت امیرالمؤمنین را اثبات فرمود؛ از جمله با هشام بن عبدالملک که در بعضی از آن مجالس، رنگ صورت هشام تغییر می‌کرد. هشام کینه امام را به دل گرفته بود تا بالاخره به ابراهیم بن ولید دستور داد به امام سم کشنده‌ای بدهد.
امام باقر علیه السلام با خوردن آن سم به بستر بیماری افتاد و طولی نکشید که به عالم بقاء شتافت.
امام صادق علیه السلام فرمود:« روزی که پدرم امام باقر از دنیا رفت، من در کنارش بودم. پدرم وصایای خود را در مورد غسل و کفن و تدفین به من فرمود. من گفتم: « پدرجان! به خدا امروز حال شما بهتر از روزهای بیماری شماست و من اثری از وفات در شما نمی‌بینم.»
پدرم فرمود:« پسرم! مگر نشنیدی که پدرم،
امام سجاد، هم‌اکنون مرا از پشت دیوار صدا کرد و فرمود: « ای محمد! بیا و عجله کن!» سپس شربتی به من داد و فرمود:« آن را بخور!» وقتی آن را نوشیدم، مرا بشارت داد به لقای حق تعالی.»

هشام بن سالم می گوید:« امام باقر علیه السلام در شب شهادتش فرمود:« امشب همان شبی است که به من وعده داده شده.» سپس به ظرف آب وضو که کنار دستش بود، اشاره کرد و فرمود:« آن را به دور بریزید.» ما گمان کردیم این سخن از روی شدت تب است ولی بعد دیدیم موشی در آن آب افتاده است.»

بعد از شهادت امام باقر علیه السلام هر شب در اتاقی که در آن وفات یافته بود، چراغ می‌افروختند.

امام صادق علیه السلام فرمود:« شخصی که فرسنگ‌ها از
مدینه دور بود، در خواب دید که به او می‌گویند:« برخیز و برو بر امام باقر علیه السلام نماز بخوان! ملائکه الهی او را در بقیع غسل می‌دهند.» و آن مرد بلند شد و آمد دید امام باقر علیه السلام وفات یافته است.


منابع:
بحار الانوار، ج 46، صفحات 213 و 214.


[ جمعه 89/8/21 ] [ 8:33 صبح ] [ فاطمه ]
درباره وبلاگ
موضوعات وب
امکانات وب
بازدید امروز: 3
بازدید دیروز: 1
کل بازدیدها: 154990