سفارش تبلیغ
صبا ویژن

بهونه خلقت

دعا

بخشى از دعاى شماره 45 از صحیفه سجادیه :
ترک دعا، موجب تکبر انسان مى شود.
 

یاد مرگ

بخشى از دعاى شماره 40 از صحیفه سجادیه :
سعى کنید با انجام اعمال شایسته ، مرگ را براى خود آرامگاه و خویشاوندى نزدیک قرار دهید.
بخشى از دعاى شماره 40 از صحیفه سجادیه :
یاد مرگ را نصب العین خود قرار دهید و آن را فراموش نکنید.

ریا و خودنمایى

بخشى از دعاى شماره 44 از صحیفه سجادیه :
احدى غیر از خدا را در اعمالتان شریک قرار ندهید و اعمالتان را از ریا و خودنمایى پیراسته کنید.

عبادت خدا

بخشى از دعاى شماره 21 از صحیفه سجادیه :
به واسطه عبادت و بندگى خدا، به خزانه هاى رحمت او دست یابید.

بیمارى و درد

بخشى از دعاى شماره 15 از صحیفه سجادیه :
بیمارى و درد، نعمت و تحفه اى از جانب خداست تا به آن وسیله گناهان گرانبار شما را سبک سازد. 

یاد خدا

بخشى از دعاى شماره 11 از صحیفه سجادیه :
یاد خدا، مایه آبروى یادکنندگان و ذاکرین و شکر او موجب کامروایى شاکرین خواهد بود.
بخشى از دعاى شماره 5 از صحیفه سجادیه :
سلامت دلهاى خود را در یاد کردن عظمت خدا و آسایش بدنهاى خود را در شکر نعمت خدا و چرب زبانى را در توصیف عطاى خدا قرار دهید.
بخشى از دعاى شماره 28 از صحیفه سجادیه :
با بریدن از غیر خدا و پیوستن به خدا، دل را پیرایش دهید. 

حمد و سپاس خداوند متعال

بخشى از دعاى شماره 1 از صحیفه سجادیه :
سپاس خدایى را که زیبایى هاى آفرینش را براى ما برگزید و روزیهاى پاکیزه را بر ما روان ساخت و ما را به تسلط بر همه آفریدگان برترى داد و از این جهت همه مخلوقاتش ما را به قدرت او فرمانبردار، و به نیرویش از اطاعت ما ناچارند و سپاس خدایى را که در احتیاج ما را از غیر خود فرو بست . پس در برابر این همه نعمت چگونه بر سپاس او طاقت داریم ؟ یا کى توانیم شکرش را بجا آوریم ؟

درباره رسول اکرم (ص )

بخشى از دعاى شماره 2 از صحیفه سجادیه :
رسول اکرم حضرت محمد (صلى الله علیه و آله ) نعمتى است که خداوند به ما ارزانى داشته و سپاس این نعمت واجب است .

بدبخت کیست ؟

بخشى از دعاى شماره 37 از صحیفه سجادیه :
بدبخت ترین فرد کسى است که با دستورات خدا مخالفت کند. 

شریف و عزیز کیست ؟

بخشى از دعاى شماره 35 از صحیفه سجادیه :
شریف کسى است که طاعت خدا او را شرف بخشیده باشد و عزیز کسى است که بندگى خدا او را عزت بخشیده باشد.

آرزو

بخشى از دعاى شماره 40 از صحیفه سجادیه :
خودتان را از فریب آرزوها در سلامت ، و از شر آرزوها در امان نگه دارید.
بخشى از دعاى شماره 32 از صحیفه سجادیه :
کم کار و پرآرزو نباشید.

روش برخورد با تهیدستان و ثروتمندان

بخشى از دعاى شماره 35 از صحیفه سجادیه :
تهیدستان را به چشم خوارى و ثروتمندان را با برترى نگاه نکنید.
بخشى از دعاى شماره 20 از صحیفه سجادیه :
نگاه کردن با حسرت به مال ، منال ، جاه و جلال توانگران از وسوسه هاى شیطان است .


درباره خدا

بخشى از دعاى شماره 49 از صحیفه سجادیه :
خداوند شما را هدایت کرد، اما راه صلاح را نرفتید و در پى خواهش ‍ دلتان رفتید. خداوند به شما پند داد، اما سنگین دل شدید و پند او را نشنیدید.
بخشى از دعاى شماره 50 از صحیفه سجادیه :
خدا جوینده شماست ، اگر از درگاهش بگریزید و یابنده شماست اگر از نزدش فرار کنید.
بخشى از دعاى شماره 51 از صحیفه سجادیه :
خداوند، حق شما را از ستمکاران مى گیرد.
بخشى از دعاى شماره 52 از صحیفه سجادیه :
خداوند همه آفریدگان خود را محکوم به مرگ کرده است ، چه آن کس که او را به توحید بستاید و چه آن کس که او را انکار کند.
بخشى از دعاى شماره 10 از صحیفه سجادیه :
سزاوارترین کارها در آئین عظمت خداوند، رحمت عطا کردن بر کسى است که از او طلب رحمت مى کند.
بخشى از دعاى شماره 10 از صحیفه سجادیه :
عفو خداوند، فضل اوست و عذاب او، عدل اوست .
بخشى از دعاى شماره 5 از صحیفه سجادیه :
هر کس را که خداوند حافظ و نگهبان او باشد، سالم و سلامت مى ماند، و هر کس را که خداوند توفیق هدایت عطا کند، دانا مى شود و هر کس را که خداوند مقرب درگاه خود سازد، عنیمت و ثروت بیکران نصیبش ‍ مى شود.
بخشى از دعاى شماره 39 از صحیفه سجادیه :
صدیقان به واسطه اعمالشان مغرور نشوند و گناهکاران از خدا نومید نگردند، زیرا خداوند، پروردگار عظیمى است که فضل خود را از هیچ کس باز نمى دارد و در گرفتن حق خود بر کسى سخت نمى گیرد.

 

درباره غم و اندوه

بخشى از دعاى شماره 54 از صحیفه سجادیه :
خداوند، زداینده غم و اندوه از درون انسان است .
بخشى از دعاى شماره 20 از صحیفه سجادیه :
اگر غم به سوى شما لشکر انگیزد، قوى باشید که ساز و سلاح شما در مقابله با لشکر غم ، خداوند سبحان و مقتدر است .


[ یکشنبه 90/4/19 ] [ 3:18 عصر ] [ فاطمه ]

حضرت ابوالفضل

در دامان علی(ع)

عباس، در خانه­ای ولادت یافت که بر خاک قرار داشت؛ ولی از افلاک برتری یافته بود؛ خانه­ای که فرشتگان با خضوع و خشوع در آن فرود می­آمدند؛ محلّ نزول اسرار هدایت بود و آغوش مهربان آن، پناهگاه هر پناهنده و امید هر امیدوار به شمار می­رفت. عباس در کودکی، زورق­نشین دریای بی­کرانه معرفت بود و چون ماه تابان، از خورشید وجود پدر نور می­گرفت. با فِراستی چشمگیر و دقتی فراوان، خوشه­چین خرمن حقایق ولایت بود و از بلندای بینش امام، بهره­های بسیار می­برد. علی(ع)، عباس را به کشاورزی، تقویت روح و جسم، تیراندازی و شمشیرزنی تعلیم و عادت داده بود. این عباس است که گاهی در کنار پدر مشغول کشاورزی و باغ­داری در نخلستان­هاست و زمانی احادیث و برنامه­های اسلامی در مسجد به دیگران می­آموزد و گاهی به تهی‌دستان و بینوایان کمک می­کند.


[ سه شنبه 90/4/14 ] [ 10:19 صبح ] [ فاطمه ]

حضرت ابوالفضل

زمین مدینه، با نیم­نگاه خورشید، روشنایی می­گرفت و تابش طلایی آفتاب، جمعه،چهارمین روز شعبان سال 26 هجری را نوری دیگر می­بخشید. بلور دل­های شیفتگان امیرالمؤمنین علی(ع)، لبریز از شور و عشق می­شد و کوچه­های بنی­هاشم، آغوش خود را به روی زائران خانه حضرت می­گشود. چهره علاقه‌مندانِ اهل بیت را شبنم شادی فراگرفته بود و برای دیدار نورسیده مولای خویش، بر یکدیگر پیشی می‌گرفتند. «ماه» تازه در مدینه طلوع کرده بود. شور و هلهله، خانه علی(ع) و فاطمه کلابیه را فراگرفته بود. ام­البنین، قنداقه عزیز خود را تقدیم علی(ع) کرد. امام، فرزند دلبند خود را به سینه چسبانید. بُهت و حیرت، نگاه اطرافیان را ربود و همگان از پیوند «مهر» و «ماه»، لب به تبریک گشودند.

چون نسیم اذان و اقامه بر روان پاک و سپید طفل فرونشست، امام(ع) با واژه­ای مهرآفرین و روح­افزا، نام فرزند خود را بیان فرمود: «عباس»؛ یعنی شیر بیشه شجاعت و قهرمان میدان نبرد.

محمد کاظم بدر الدین


[ سه شنبه 90/4/14 ] [ 10:11 صبح ] [ فاطمه ]

ولادت عشقامام حسین

مگر نه با ولادت تو، عشق متولد شد، رشادت رشد کرد، شهامت رنگ گرفت، ایثار معنا؛ شهادت، قداست؛ و خون، آبرو گرفت؟مگر نه با ولادت تو، زلال ترین تقوا از چشمه سار وجود جوشید؟ مگر نه با ولادت تو "موج"، موجودیت یافت؟مگر نه این که " نسیم" با تولد تو متولد شد و مگر نه " صاعقه" اولین نگاه تو در گهواره بود و مگر نه "عشق" در کلاس تو، درس می خواند و مگر نه " ایثار" به تو مقروض شد و مگر نه " آفرینش" از روح تو جان گرفت؟پس چرا ما خبر " ولادت"  تو را هم که می شنویم، بغض گلویمان را می فشرد؟
پس چرا ما در روز ولادت تو نیز اشک، پهنای صورتمان را فرا می گیرد؟...


[ سه شنبه 90/4/14 ] [ 10:2 صبح ] [ فاطمه ]

شهسواران میدان رزم

سلام بر پاسدار! سلام بر شهیدان پاسدار! سلام بر مقتدای پاسدار، سلام بر آن لاله های بوستان محمدی صلی الله علیه و آله و بر آن شکوفه های وصال و چشمه ساران حیات! سخن از پاسدار است ؛ یعنی همه عشق. سخن از کرامت و ایمان و شجاعت و ایثار است، یعنی همه کرامت، همه ایمان، همه شجاعت و همه ایثار. مگر می توان این همه را به زنجیر قلم کشید و در حصار واژه ها گنجاند. مگر می توان همه ی دلاورمردان پاسدار را از اولین تا آخرین، وصف کرد. چگونه می توان به وصف شکوفه هایی پرداخت که بوی وصال می دهند.

این جا محفل شیرمردان روز و زاهدان شب، شهسواران میدان رزم، دیدگان بیدار شهامت، عاشقان کوی دوست، ساقیان باده ی کوثر، وارثان رسول و حیدر، کعبه ی دلدادگان، صفا و مروه ی دل باختگان و زمزم دل سوختگان است.

یادگاران سال های خون و شرف

پاسدار، سرباز امام زمان(عج) و منتظر فرج آن مولا و پیرو فرمان نایب بر حقش، حضرت آیت اللّه خامنه ای است. پاسدار، نامش عزیز و یادش، سفابخش جان هاست. پاسدار همان است که امام مینای عشق، حضرت روح اللّه (ره) همواره زیباترین و رساترین واژه ها را نثارش می کرد و بر حالش غبطه می خورد و می فرمود: «ای کاش! من هم یک پاسدار بودم». به راستی، مگر امام، این سرسلسله ی پاسداران، در عالم ملکوت چه دیده بود که این گونه به حال پاسداران دریا دل و بی باک، غبطه می خورد؟ آیا زمزمه های شب های حمله را شنیده بود یا ناله های جان سوز واپسین وداع ها را؟ آیا آخرین لحظه های خونین پاسدار را دیده بود یا تن غرقه به خونش را؟ آیا مناجات های شب های جمعه را شنیده بود یا ندبه های هستی سوز و شعله آفرین سحرگاهان جمعه را؟ آری، پاسداران، سبک بالان عاشق و خدا مردان صحنه های ایثار و شهادت اند. یادگاران سال های خون و شرف، وفاداران به خط امام و آرمان های مقدس شهدایند. آنان، پاسداران خلوص و صفا و دین داری و وفایند. اینک، سلام خدا و فرشتگان و سلام صالحان و نیکان، بر این حامیان فرهنگ ایثار و شهادت باد!

امام حسین

تقویت پاسدار

بی تردید، آن چه تاکنون در جبهه ها و پشت جبهه ها و در عرصه های گوناگون از کارآمدی پاسدار دیده ایم؛ فقط بخشی از دریای قدرتی است که این نیروی عظیم در اختیار دارد. بنابراین، برای تحقق همه ی آرمان های انقلاب اسلامی، نیازمند تقویت همه جانبه ی پاسداران مخلص و وفادار به دین و انقلاب هستیم.

حماسه سازان گم نام

سلام بر ارواح طیبه ی شهیدان، به ویژه شهدای گران قدر و پاسدار که با ایثار خون خویش، شجره ی طیبه ی اسلام را آبیاری کردند. درود بر حماسه سازان گم نامی که سند آزادی و آزادگی خویش را با قلم سرخ امضا کردند. سلام بر حامیان و سالکان راه نور، که به ندای الست پروردگارشان بلی گفتند؛ افتخارآفرینانی که تار و پود بردگی و استضعاف را از هم گسستند و از پیرایه های مادی تهی گشتند. قفس تنگ خودپرستی را شکستند و سبک بال به میهمانی عرشیان شتافتند. پاسدار، مجاهدی صدیق است که حدیث صداقتش را قطره قطره ی خون و پیکر پاره پاره اش واگویه می کند. پاسدار، عاشقی بی باک و بی پروا است و عشق، ارمغان آسمانی است که تنها به دام پاسداران حقیقت پرست می افتد. پاسدار، به مرگ نمی اندیشد، به مرگ لبخند می زند. شهادت، چند قدم دورتر منتظر است تاقدم های استوار پاسدار را ببوسد. پاسدار، ذاکر است. جز ذکر و یاد خدا یادی ندارد و با ذکر اوست که آرام می گیرد؛ زیرا: الا بذکر اللّه تطمئن القلوب.

یادگار امام

بی تردید، یکی از یادگارهای فراوانی که امام سپید سیرت ما، برای ملت ایران و برای همه ی حق جویان در گستره ی گیتی، به ودیعت نهاد، درخت تنومند «پاسدار» است. رویش این نهال مقدس، ابتکار ویژه ی آن فرزانه بود و از هوش مندی فکری ـ سیاسی آن یگانه ی دوران حکایت دارد. کسانی که تار و پود این شجره مقدس را می شناسند و عوامل پدید آورنده و اهداف و انگیزه های آن را به خوبی درک می کنند، اقرار دارند که پیشنهاد تشکیل این نهاد مقدس، نشان دهنده ی ژرف نگری و استواری امام و فرزندان دلاور انقلاب، برای رهایی از ستم و سلطه بیگانگان و رسیدن به خودباوری، خودکفایی، استقلال و عدالت واقعی است. بنابراین، پاسدار، رسالت ها و مأموریت های سنگینی بر عهده دارد که هیچ گاه نباید از آن ها غفلت ورزید.

دشمنان پاسدار

شناخت مخالفان و دشمنان پاسدار، کاری دشوار نیست. کافی است بر اهداف و مأموریت های پاسدار، مروری داشته باشیم. هر فرد، گروه، حزب و جبهه ای که اهداف خود را در برابر آرمان پاسدار می بیند و آن را سدّی آهنین در برابر زیاده طلبی و اهداف تجاوزگرانه ی خود می پندارد، مخالف پاسدار است. هم چنین، هر صاحب سخن و اهل قلمی که به گونه ای در مقام تضعیف این نهاد مقدس برآید، آگاهانه یا ناآگاهانه، در جبهه ی دشمنان پاسدار و استبکار جهانی قرار دارد. این دسته چه بخواهد، چه نخواهد، در مسیر خیانت به منافع ملی و آرمان های بلند انقلاب اسلامی قرار دارد و راه را برای سلطه ی تجاوزگران بین المللی و زیاده خواهان جهانی هموار می کند.

پاسدار؛ مصداق کامل ایثار

ملت بزرگوار و رشید ایران همواره شاهد درخشش شعاع پرفروغ پاسدار، در دوران دفاع مقدس و پس از آن بوده اند و ثمره ی شیرین این نهال شکوفا را در عرصه های جهاد و مبارزه با استکبار جهانی، به خوبی دریافته اند. هرچند نهادهای گوناگون در حوادث پس از پیروزی انقلاب اسلامی مانند: خنثی کردن توطئه های دشمن، پس راندن گروه های ضد انقلاب و منحرف و پایداری در برابر متجاوزان به مرزهای میهن اسلامی، سهیم بوده اند، ولی برای معرفی مصداق کامل ایثار، خلوص و عشق به اسلام و میهن، کسی سزاوارتر از سبزپوشان پاسدار نیست. بنابراین، پاسداران، بزرگ مردانی هستند که در کسب فضایل، گوی سبقت را از دیگران ربوده و در رشادت و جهاد از دیگران پیشی گرفته اند. پاسدار، به درستی پاسدار انقلاب اسلامی است. او، وارث حماسه آفرینان شهید و... یادگار چمران ها، کلاه دوزها، جهان آراها، بروجردی ها، علم الهدیها، حاج همت ها، زین الدین ها، باکری ها و... است. یاد همه ی شهیدان انقلاب اسلامی به ویژه شهدای پاسدار گرامی باد.

مردم، پاسدار را دوست دارند

پاسدار، در دفتری نام نوشته است که متعلق به سیدالشهدا است. پاسدار، در نهادی خدمت می کند که نام اسلام را بر خود دارد. پاسدار، لباسی پوشیده است که گرچه سبز است، اما تار و پودش، رنگ خون و شهادت دارد. همه ی مردم، پاسدار را دوست دارند؛ زیرا او را پاک و خالص شناخته اند و می خواهند همیشه این گونه ببینند. مردم، پاسدار را دوست دارند؛ زیرا او را بزرگوار و خدمت گزار دیده اند. مردم، به پاسدار عشق می ورزند؛ زیرا او را مسلمان، متعهد و پرهیزگار و فروتن یافته اند. از این رو، همواره دین داری و تعهد، پرهیزگاری و فروتنی را از او انتظار دارند.

طلوع خورشید

سلام بر پاسدار، جلوه ی روشن صداقت و ایثار. هم او که عشقش به کمال هاست و راهش، رو به سوی خدا و کربلا. هم او که پیامش، پیغام ایثار و فدا کردن جان در راه دین و بذل همه ی امکانات، در مسیر رضایت پروردگار است. سلام بر پیشوای پاسدار؛ سالار قافله ی جان؛ میزبان کاروان شهیدان؛ الهام بخش آزادی، شرف و بزرگواری، حضرت حسین بن علی علیه السلام . حسین عزیز! سال های سال است که ملت ما، سوم شعبان را جشن می گیرند، چراغانی می کنند و طلوع خورشید جمالت را از افق خانه ی فاطمه علیهاالسلام به یکدیگر شادباش می گویند. اینک، ای مولا! ای حسین بزرگ! میلادت، روز پاسدار است. ما را لیاقتی عطا کن، که شایسته ی این عنوان باشیم. ما دوست داریم هم چون تو، زندگی را وقف هدف و عقیده کنیم. دوست داریم بسان تو غم خوار مردم، دل سوز اسلام، مدافع حق، مرزبان عدالت و احیاگر قرآن باشیم.

پاسدار...

پاسدار، درس آموز مکتب آل محمد و علی علیه السلام است. پاسدار، سرمشقی را که از سالار شهیدان و پیشوای پاسداران؛ حسین بن علی علیه السلام گرفته، به قلم سرخ و مُرکّب خون خویش نگاشته است. پاسدار، عارف است. او ره عشق را یافته و خود را جلوه ای از یار دیده است. از این رو، چون پروانه به سویش پر کشیده و در عشق او، سوخته و فانی شده است. پاسدار، در غوغای روزمره گی ها، هرگز صراط مستقیم خویش را فراموش نمی کند. پاسدار، در هیاهوی زندگی، هیچ گاه مسیر رو به کمال خویش را گم نمی کند. پاسدار می داند که پاسداری به ایمان و عمل، ولایت و تبعیت و تعهد و تقواست. پاسدار، سخن نغز امام را که فرمود: «کوشش کنید برادرها! که خودتان را اصلاح کنید و پاسداری از خودتان بکنید»، بردیده می نهد و از فرمان آن پیر روشن ضمیر، پیروی می کند.

روز پاسدار

روز پاسدار، فصل پاشیدن دوباره ی بذرهای محبت و یکدلی و برادری، در مزرع زندگی ها و قلب ها و دست ها و برخوردهاست. روز پاسدار، روز یاد کرد حقیقتی است که سال ها از زبان خون و بر دفتر حماسه ثبت می شد. روز پاسدار، روز حسین بن علی علیه السلام است؛ روز حسین علیه السلام به روز مهدی(عج) می پیوندد و نیمه ی شعبان، برگ دیگری از سوم شعبان است. امام آخرین و موعود مستضعفان، انتقام گیرنده ی خون ثاراللّه است و روز ظهورش، روز اتصال کعبه و کربلا.

فرزندان دردمند روح خدا

پاسداران، ای فرزندان دردمند خمینی! سلام بر حماسه های عاشورایی تان. سلام بر عاشورا آفرینی های سال های دفاع مقدس تان. و سلام بر آن همه شهیدان پاکدل و بلند همت، که هم رزم شما دلیر مردان و سبزقامتان بودند و میدان های نبرد هشت سال دفاع مقدس را با عطر خون و شهادت شان، عطرآگین ساختند.

یاد شهدای دفاع مقدس، گرامی؛ راه شان پر رهرو و رحمت بی منتهای حق، ارزانی روح پاک شان باد.


[ سه شنبه 90/4/14 ] [ 9:54 صبح ] [ فاطمه ]

امام حسین

امام حسین (ع)  در شکم مادر، کراماتی صادر شده که از آن جمله است:

1- فاطمه (س) از شکم خود صدای ذکر و تسبیح و تقدیس خدا را می‌شنید.

2- نور حسین (ع)  بر صورت و پیشانی فاطمه زهرا ( س)  ظاهر شده بود، به گونه ای که پیامبر اکرم (ص) به او فرمود: «ای فاطمه، من در صورت تو نوری مشاهده می‌کنم. به زودی حجت و امامی برای مردم به‌دنیا می‌آوری»

 

در روایت دیگری، فاطمه سلام الله علیها فرمود:

 

« وقتی فرزندم حسین در شکمم بود، در تاریکی شب، نیازی به چراغ نداشتم

 

یکی از ویژگی‌های امام حسین ( ع )  این است که جبرئیل مژده‌ی ولادت و خبر شهادت آن حضرت را پیش از تولدش برای پیامبر گرامی آورده است.

 

امام صادق (ع)  فرمود:

 

« جبرئیل بر محمد (ص)  نازل شد و گفت: ای محمد! خدا تو را به مولودی که از فاطمه متولد می‌شود مژده می‌دهد و بدان که امت تو، بعد از تو او را می‌کشند»

 

پیامبر اکرم (ص) فرمود:

 

« ای جبرئیل! سلام مرا به پروردگارم برسان. مرا به مولودی که از فاطمه متولد شود و امتم او را بکشند نیازی نیست

 

جبرئیل به آسمان عروج کرد و آنگاه فرود آمد و دوباره همان سخن را گفت. پیغمبر نیز همان پاسخ را تکرار کرد.

 

جبرئیل به آسمان بالا رفت و آنگاه فرود آمد وگفت:

 

« ای محمد! پروردگارت به تو سلام می‌رساند و به تو بشارت می‌دهد که امامت و ولایت و وصایت را در نسل آن مولود قرار می‌دهد

آن‌گاه پیامبر فرمود: «راضی شدم

 

ابن عباس از پیامبر اکرم (ص) نقل می فرمایند که :

وقتی امام حسین (ع) به ‌دنیا آمد، خداوند به جبرئیل وحی کرد که با هزار گروه از فرشتگان، بر من نازل شوند و  ولادت حسین (ع) را به من تهنیت بگویند. هر گروه شامل یک میلیون فرشته بود سوار بر اسب‌های ابلق( سیاه و سفید)، با زین‌ها و دهنه‌های مزین به در و یاقوت، و همراه‌شان فرشتگانی بودند که چوب‌هایی از نور به‌دست داشتند .

 

جشن میلاد امام حسین (ع) در ملکوت

 

ابن عباس از پیامبر گرامی نقل می کند:

وقتی امام حسین (ع)  به‌دنیا آمد، خداوند در عالم ملکوت به فرشته خازن و عهده دار آتش جهنم،  وحی کرد که به خاطر مولودی که به پیامبرش عطا کرده است، آتش جهنم را بر اهلش خاموش کند و به رضوان، نگهبان بهشت وحی کرد که بهشت را بیاراید و آن را خوشبو گرداند و به حورالعین وحی فرمود که خود را بیارایند و به دیدار یکدیگر بروند و به ملائکه وحی فرمود که در صفوفی بایستند و به تسبیح و تحمید و تمجید و تکبیر بپردازند.

 


[ سه شنبه 90/4/14 ] [ 9:46 صبح ] [ فاطمه ]

بعثت

سلام و صلوات بر تو!

هزار گلبرگ لطیفِ صلوات، تقدیم به چشمانِ مهربان و عاشق تو؛ چشمانی که با آهِ یک یتیمِ دردمند، به نمناکیِ باران می رسید و از خنده سرخوشانه کودکان، موج برمی داشت!

هزار گلِ محمدی، با عطر ناب صلوات، نثار لب های پر ذکر و موعظه گر تو؛ لب هایی که نذرِ آسمان بودند تا ستاره های نورانی کلامِ خدا را بر پیکر زمین بپاشند؛ لب هایی که شکوفه های سپید تبسم، زیبا و دوست داشتنی شان کرده بود و در رویش کلمه پرمهر «سلام»، بر همه پیشی می گرفت!

دامن دامن گلِ ناز صلوات، بر پاهای مجروح و تاول زده تو، بر آن لب و دندان، که از کینه جاهلانه مشرکان، خونین شد و به نفرین گشوده نشد؛ بر آن پیشانی تابناک که در راه هدایتِ انسان، شکافت!

سلام و درود بی پایان خدا بر تو باد؛ آن هنگام که پا بر جان خاکی مکه نهادی و در آن روز که از کنج ساکتِ حرا، با سروش «اقراء» جبرئیل، امین پروردگارت شدی و در تمام این روزهای پیاپی، جانِ بهاریِ تو در روح تک افتاده بشریت، نور و زندگی می پراکند!


بعثت

ث

جشن بعثت

امشب، شبستان چشمان حرا، به ضیافت فرشتگان سپیدبال و مقرّب الهی، روشن شده است.

امشب، مهتاب، با گام های چالاک، از قلب حرا برمی آید تا بر شانه کعبه بوسه بزند.

جبرئیل از راه رسیده است؛ با تاج دلبرانه رسالت احمدی بر دست و ردایی از جنس حریرِ بهشتی نبوت برای قامت برازنده خاتم رسولان.

امشب، واپسین پیامبر الهی، از حرم آسمانی، پای به حریم رسالت می نهد تا مکارم اخلاق، به تازگی نفس او، کمال یابد. جشنِ بعثت محمد امین صلی الله علیه و آله است؛ امینی با پیام برابری و برادری مؤمنان که اوج آزادگیِ بلال را در سینه دارد؛ جانِ شیفته عمار را با نسیم خوشِ تقوا، به آسمان پر می دهد و ایثار و جانبازی یاسر و سمیه را بارور خواهد کرد.

ماه، مسرور از عظمتِ اتفاقی است که توحید سلمان را فراگیر خواهد کرد، پارسایی و قناعتِ ابوذر را تکثیر می کند و شرافت خلیفة اللهی را به نمایش می گذارد تا تمدنِ شکوهمند اسلام، بر دوش ساده زیستی و ایمانِ مهاجر و انصار، جهانی شود و رؤیای مدینه فاضله نسل آدمی، تحقق یابد.


[ جمعه 90/4/3 ] [ 11:48 صبح ] [ فاطمه ]
<      1   2   3   4   5   >>   >
درباره وبلاگ
موضوعات وب
امکانات وب
بازدید امروز: 4
بازدید دیروز: 6
کل بازدیدها: 154970